شروعی دیگر...

سلام.
سلام به تمامی دوستان عزیز.
بعد از مدتها من از اسب شیطون پایین امدم و برگشتم اینجا.
از امشب و این وقت دوباره من اینجام.
این مدت ما رفتیم دات کام شدیم ولی هیچکی کمکمون نکرد یه قالبی چیزی براش بزنیم در نتیجه گفتیم برگردیم فعلا همین جا آخه این درسای دانشگاه هم داره شدیدا خفن میشه و به ما میگه که مهندسی طراحی هم همچین بچه بازی نیست عزیز من.
باید یه مقدار کالیبر و کنترل کنیم و یه مخ زاپاس هم بطلبیم.
خلاصه انده رشته پدر مادر داره این.
وضعیت کاری هم که رو به راهه و اون هم رله داره میشه.
اما....به زودی منتظر یه سری خبر دست اول و شگفت انگیز باشید  حالا برا حسن ختام....

<<تنها یک بار از سخن باز ماندم،آن دم که از من پرسید :شما کیستید؟؟>>