آغازی نو ...

* به نام انکه چشمانت را با تمامی حضور یک عشق افرید *
 
«« به هرجا میروی بی من
دمی در نغمه های گنگ احساست
کسی را جستجو میکن که در اعماق چشمان بلورینت
تمام هستی اش را جستجو میکرد »»

حرفهایی برا خود خودت:
میدونم بی اجازه وارد شدم فرمانروا اما به بزرگی خودت ببخش.
فقط خواستم بیام بهت سر بزنم .. دیدم اینطوری بهتره.
میشه ازت درخواست کنم به خاطر قشنگترین بهونه زندگیت بازم
 بنویسی؟ میشه؟!
من صمیمانه در انتظار دست نوشته هایت میمانم و بازهم خواهان
عذری عظیمم که بی اجازتون اینجا چند خطی نوشتم.
دوستدار و همیشه به یادتان *
یاس سفید *
«
 با آرزوی به اوج رسیدن آرزوهایتان ... شاد باشید و سربلند »