چون کوه استوار....

   

در افسانه های یونان باستان، سخن از زنی است بنام *پاندورا* که زیباترین بود.
زئوس او را با صندوقی سر بسته به روی خاک فرستاد و از او خواست تا هرگز آن صندوق را نگشاید...
اما کنجکاوی زنانه او تحریک شد و صندوق را گشود!!
دید مالامال از ملال است! پس سراسیمه آن را بست.
ناله ای ار نهان صندوق بر آمد که....پاندورا، همه همراهان مرا آزاد کردی جز مرا؟!!
پاندورا پرسید تو کیستی؟
ــ من امید هستم!!
میگویند اگر پاندورا امید را هم رها می کرد ، دیگر انسان قادر به تحمل انبوه اندوه های خود نبود.
سینه من صندوق در بسته ای بود که به پاندورای خود سپردم....

آنان که می خواهند نور شوند بسوی خورشید می شتابند و آنانکه هوس و هوای سبزی در سر دارند راه بهار را در پیش میگیرند.
هر کس به سوی هدف خویش اما من که پر ز سودایم چه؟
جام زهری نوشم؟ تا از بند افکار پوچ رها شوم.
اول از همه سودایی دارم که چون کوه باشم.ولی کوه که دل ندارد؟البته که دارد.مگر بی دل میشود؟
میتوانم کوهی باشم با گوشت و استخوان و اعضای بدن به دورش.
محکم چون کوه با ظاهری انسان وار .
از ظاهر کوه شاید احساس ....قدرت و عظمت و بزرگی و تحسین به کسی دست دهد ولی ندیدم کسی عاشق کوه شود.
من میخواهم چون کوه باشم.پایدار و استوار...
من میخواهم چون صندوقچه باز شده پاندورا باشم،پر ز امید...
شاید روزی شود که کسی عاشق کوه شود.

                     پنداشتی چون کوه،کوه خامش دمسردم؟
                     بی درد،سنگ ساکت بی دردم؟
                     ــ نی
                     قله ام !
                     بلند ترین قله غرور!
                     اینک درون سینه من التهابهاست.
                     هرگز گمان مبر
                     شد خاطرات تلخ فراموشم...
                     هر چند...
                     نستوه کوه ساکت و سردم
                     اما ..
                     آتشفشان مرده خاموشم.

     

نظرات 21 + ارسال نظر
آرتا پنج‌شنبه 16 بهمن‌ماه سال 1382 ساعت 07:55 ب.ظ http://darkness.blogsky.com

سلام. اول شدم. خیلی جالب بود. من به اینجور داستانها و افسانه ها مربوط به یونانیها خیلی علاقه دارم. مرسی که نوشتی!

رویای آتش پنج‌شنبه 16 بهمن‌ماه سال 1382 ساعت 07:57 ب.ظ http://firedream.blogsky.com

سلام وبلاگ زیبایی داری و خیلی هم پر محتوا.
وبلاگ من هم تو مایه های یه همچین چیزیه.
با اجازه یه مقدار از وبلاگت استفاده میکنم.
البته لینکت جای خود داره.
حتما لوگو تو تو وبلاگم می زارم.
راضی باش...به ما هم سر بزن!
خدا نگهدار

هیچکس و نفس پنج‌شنبه 16 بهمن‌ماه سال 1382 ساعت 10:35 ب.ظ http://hichkas-ptl.blogsky.com

سلام

یاس خانم* جمعه 17 بهمن‌ماه سال 1382 ساعت 04:36 ب.ظ http://http://yasesefid.blogsky.com

کوه بودن مهم نیست کوه موندن مهمه.
اگر کسی میتوانست افسانه تو را بازگو کند مینوشت از استواری یک دوست نه یک کوه.تویی که ثابت کردی بهترینی..
والاترینی..عاشقترینی.
شاید روزی کسی داستان مردی را نوشت که گفت:
::« مردی که گفت دوست دارم»همونی که روی کوهم کم کرد.
اما حالا حالا مونده تا کوه بشی.اول باید وجودت رو پر از سنگ کنی.امید تنها باری است که تو را به مقصد میرساند.
یه سری چیزا با گذشت زمان معلوم میشه..(این رو داشته باش.)!برات آرزوی شادی میکنم.بیشتر از اون چیزی هستی که فکر میکنی....چون کوه استوار.

ایران زمین جمعه 17 بهمن‌ماه سال 1382 ساعت 05:45 ب.ظ http://firedream.blogsky.com

آهنگت خیلی قشنگه
نمی تونم ازش بگذرم
راضی باش
اگه خواستی لینکم کن

دنیا شنبه 18 بهمن‌ماه سال 1382 ساعت 10:20 ق.ظ http://dnyayeman.blogsky.com

سلام.....خوبی ؟....
موفق باشی.....

سارا شنبه 18 بهمن‌ماه سال 1382 ساعت 12:02 ب.ظ http://dailynotes.blogsky.com

اما من عاشق کوهم!
از دیدنش از ته دل لذت می برم،
شاید بخاطر عجیب بودن ساختارش!
شاید بخاطر استواریش
و شاید بخاطر سکوتش
و شاید هم برا ی تنهاییش.....

زهره یکشنبه 19 بهمن‌ماه سال 1382 ساعت 07:03 ق.ظ http://zohre.blogsky.com

چه زیبا و عمیق.
موفق باشی
یاحق

نوشین یکشنبه 19 بهمن‌ماه سال 1382 ساعت 09:45 ب.ظ http://www.lost-note.persianblog.com

بنام هور مزد
موفق باشی و پایدار

نازنین دوشنبه 20 بهمن‌ماه سال 1382 ساعت 01:59 ق.ظ http://nanaz.blogsky.com

که اینطور!

ناز خانوم سه‌شنبه 21 بهمن‌ماه سال 1382 ساعت 06:14 ق.ظ http://nazkhanum.blogsky.com

امید!
حیف که همیشه نیست

کشک۳ سه‌شنبه 21 بهمن‌ماه سال 1382 ساعت 11:43 ب.ظ http://3kashk.blogsky.com

سلام....خوبی؟
امید = زندگی...اگه امید نبود ادم یک لحظه هم می تونست زندگی کنه..

ساغر چرت و پرتی پنج‌شنبه 23 بهمن‌ماه سال 1382 ساعت 01:48 ق.ظ http://www.saghariii.com

سلام
من افسانه های یونانی ها رو دوس دارم . اینو نشنیده بودم ُ‌جالب بود...

هری پاتر پنج‌شنبه 23 بهمن‌ماه سال 1382 ساعت 06:34 ب.ظ http://weblog.hosseinonline.com

سلام سلام
وب لاگه خوبی داره
مطلبه خیلی خوبی بود حالی بردیم
موفق باشی دوسی

مهران جمعه 24 بهمن‌ماه سال 1382 ساعت 03:58 ق.ظ http://darzi.persianblog.com

ـ " نه !

مرگ است این

که به هیأت قِدّیسان

برشطِّ شاد باورِ مردم

پارو کشیده است . . . "





این را خروس های روشنِ بیداری

ـ خون کاکُلانِ شعله ور عشق

گفتند .

سارا یکشنبه 26 بهمن‌ماه سال 1382 ساعت 10:07 ق.ظ http://dailynotes.blogsky.com

تشریف نمی یارین؟

نازنین دوشنبه 27 بهمن‌ماه سال 1382 ساعت 02:39 ب.ظ http://naz.blogsky.com

هستید؟

[ بدون نام ] چهارشنبه 29 بهمن‌ماه سال 1382 ساعت 08:34 ق.ظ

خیلی زیبا بود دستت درد نکنه حال کردم . سینه من صندوق در بسته ای بود که به پاندورای خود سپردم.... جمله بسار پر معنی است .

دنیا چهارشنبه 29 بهمن‌ماه سال 1382 ساعت 08:25 ب.ظ http://donyayeman.blogsky.com

سلام فرمانروای عزیز....
خوبی ؟...
سر زمین خورشید کی طلایی می شه ؟...
شاد و آبی باشی...
قربانت....

محسن چهارشنبه 29 بهمن‌ماه سال 1382 ساعت 09:14 ب.ظ http://rira.persianblog.com

inja fazaha khafe konande ast...rasti magar ensane modern cheghadr faza baraye faryad darad...ha...

کشک۳ جمعه 1 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 02:09 ب.ظ http://3kashk.blogsky.com

سلام....خوبی؟
کجای..؟!!ما منتظرتیم...!:) :)
خوش باشی..

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد