شب قدر...

امشب آخرین شب قدر از شبهای قدر امساله.
میگن در شب قدر سرنوشت انسان برای یک سال بعد مشخص میشه و امام زمان اون رو امضا میکنه.
پس از خدا بخوایم که سرنوشت خوبی برای ما رقم بخوره.
خدایا راضیم به رضایت . مصلحت را تو میدانی و بس

                   
نظرات 11 + ارسال نظر
نگار دوشنبه 26 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 11:24 ب.ظ http://neeggaar.blogsky.com

سلام
امیدوارم امسال وبلاگت اول بشه تو بلاگ اسکای

هیچکس و نفس دوشنبه 26 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 11:27 ب.ظ http://hichkas-ptl.blogsky.com

سلام
امیدوارم سال خوبی داشته باشیو سرنوشت خوبی برات بنویسن.

مهزان سه‌شنبه 27 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 02:39 ق.ظ http://javananesari.blogsky.com

سلام. وبلاگ خیلی قشنگی داری.امیدوارم همیشه موفق و شاد باشی. خوشحال میشم اگه بهم سر بزنی.....**یاحق**

هیچکس سه‌شنبه 27 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 03:30 ق.ظ http://hichkas-ptl.blogsky.coms

سلام
ایشالله رو همه‌ی پرونده‌ها قلم عفو بکشه آقا...
پیروز باشی.

پریا سه‌شنبه 27 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 06:01 ق.ظ http://pariya.blogsky.com

آمین.

نوشین سه‌شنبه 27 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 02:58 ب.ظ http://www.lost-note.persianblog.com

بنام اهورا مزدا
الا ای همنشین دل که یارانت برفت از یاد
مرا روزی مباد اندم که بی یاد تو بنشینم.
افتاب جان ارزومند ارزوهایت.
بدرود

مریم سه‌شنبه 27 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 08:34 ب.ظ http://lahzeh.blogsky.com

جز این نگیم چی بگیم؟

کشک سوم سه‌شنبه 27 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 09:06 ب.ظ http://3kashk.blogsky.com

سلام!
خوبی؟
دیشب هم گذشت!واست هم دعا کردم اخوی!
راستی الان میدونی تو خونه بحث کیه؟ سندی!!!!‌:-& :-&:-&

یاس چهارشنبه 28 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 01:21 ق.ظ http://yasesefid.blogsky.com

یه شبی یه دوست جونی گفت تو این شب دور هر آدمی هفتاد تا فرشته میاد..چه تابلوی خوشگلی میشه.شاید یه روز کشیدمش.
امیدوارم سرنوشته هممون خوب باشه.

ماه مهر چهارشنبه 28 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 09:12 ق.ظ http://mahemehr.blogsky.com

سلام فرمانروا..
دعا و عباداتتون قبول...
ممنون از زحمتی که کشیدید..
عکسها رسید..
خیلی ممنون!
ولی کیفیتش خیلی خوب نبود.. ولی باز هم خیلی خوب بود..
باز هم ممنون

ستاره ی دوست چهارشنبه 28 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 10:48 ب.ظ

سلام بر تو ای فرمانروای خورشید.نگرانش نباش.آنقدر به او نزدیک شده ام که بگویم خوبه خوب است.هر بار که صدایت را میشنود مرا در مشت میگیرد.حرف گریه شد.هیچگاه اشکهای
او را نخواهی دید.شاید یکبار که آن هم زمانش با تقدیر است و
بس.اما اگر در وقت وداع..در آن میدانگاه شلوغ..سر بر میگرداندی..حتما قطره اشکهایش را زیر نور ماه میدیدی.اما تو
رفتی و او این قطرات را همانند آب پشت مسافر بر پشتت ریخت تا که برای باری دگر باز گردی به دیارش.هر چند که خود نباشد!تو رفتی به سمت پروازی برای سرزمینت و تنها از لحظه
خداحافظی تصویر یک نگاه را بر ذهن کشیدی و بس.نگاهی که
هم میخواست بروی و هم میخواست بمانی.شاید که هیچگاه
درک آن نگاه را نکنی.اما بدان که دوستت دارد و برایت ارزشی قاعل است که حتی آسمان هم آن را در مقابلت ندارد.بر روی
گردنش احساس غرور میکنم.نمیدانی که چقدر مرا هم دوست دارد.*هر چه باشم یادگار دوستی وفادارم*آن شب که تورا شکست خود نیز ترک برداشت.اما بدان که حال تو میدانی که چقدر باعظمت و پرقدرتی.برای او دعاکن.تنهاست و جز خود
بر کسی تکیه نمیکند.اما دلگرم دوستی توست.برایش بهترین
دوست هستی و خواهی ماند.پایدار باشی و بااصالت.*.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد