نشسته ایم بر قالیچه ای به اسم جوانی.....
می تازیم و گرد و خاک می کنیم.....
زمین زیر پایمان است و اثیر یک بازی شدیم به اسم غرور.....
دیواری را بزای پشت سرنهادن بلند نمیبینیم،سرا پا شور.....
برد و باخت را میشناسیم....
آشناییم با شعور و جداییم با غم....
یا غرق در غرور؟؟؟...
چیزی در ماست روز و شب که آرام نداریم...
چیزی از جنس جستجو.....
چیزی مثل خیال یک آرزو....
سلام .وبلاگ جالبی داری وهمینطور عکسهای جالبتر .موفق باشی
سلام وب لاگ قشنگی داری!! منم برات آرزوی موفقیت می کنم و آرزو می کنم آرزوی هر دومون براورده بشه
وای خدا چقدر از وبلاگت خوشم اومده
سلام
وبلاگ خوبی درای
اگر موافقی بهم لینک بدیم
به ما هم سر بزن بای
سلا م دو ست عز یز
امید وار م مو ققتر و شاد تر با شی .
من هم به تا ز گی یک وبلا گ راه اندا خته ام .
ولی و قت اما ده ساز ی آ ن را ندارم .اگر بیشنها دی دارید
لطفا مرا راهنما ئی بنما ئید.
جوانی عشق و غرور و آرزو
لینکت هم اضافه شد موفق باشی آفتاب
سلام افتاب مهربان
با دیدن وبلاگت خیلی خوشحال شدم.
آخه بد جوری منتظر بودم!!!
ولی یک انتقاد دارم و اینکه باید این متنهای قشنگ با دقت بیشتری نوشته بشه.آخه حیفه با یکی دو تا غلط تایپی زشت بشه.
یک سوال هم داشتم:منظور شما از اثیری تو این متن چیه؟
سلام
جوانی پروازیست از من به من تا رسیدن به خود
کاش می شد همه ما به خود برسیم
به قول تولستوی
سه چیز در دنیا خیلی سخت هستند :
الماس - پولاد - شناخت خود
موفق باشی
http://roozngar.blogsky.com
سلام فرمانروای خورشید
پیرو چتی که با هم کردیم: من برنامه فرانت پیج دارم ولی متوجه نشدم که چطور وبلاگم را با این برنامه باز کنم . ممنون می شوم با من تماس بگیری